روزه
اعمال شب و روز عید فطر را به طور مختصر توضیح دهید
شب اول ماه شوال ( شب عید فطر ) از جمله لیالى شریفه است و در فضلت و ثواب عبادت و احیاى آن حادیثبسیار وارد شده است و روایتشده است كه آن شب كمتر از شب قدر نیست و از براى آن چند عمل است
:اول: غسل است در وقتی كه آفتاب غروب كرد.
دوم: احیاء آن شب به نماز و دعاء و استغفار و سؤال از حقتعالى به بیتوته در مسجد.
سوم: آن كه بعد از نماز مغرب و عشا و نماز صبح و عقب نماز عید بخواند : « الله اكبر الله اكبر لا اله الا الله و الله اكبر الله اكبر و لله الحمد الحمد الله على ما هدینا و له الشكر على ما اولینا.»
چهارم: آن كه وقتی نماز مغرب و نافله آن را خواند دستها را به سوى آسمان بلند كند و بگوید: « یا ذا المن و الطول یا ذا الجود یا مصطفى محمد و ناصره صل على محمد و آل محمد و اغفرلى كل ذنب احصیته و هو عندك فى كتاب مبین » پس به سجده برود و صد مرتبه در سجده بگوید : «اتوب الى الله » پس هر حاجت كه دارد از حقتعالى بخواهد كه انشاء الله برآورده خواهد شد. و در روایتشیخ است كه بعد از نماز مغرب به سجده رود و بگوید : « یاذا الحول یا ذا الطول یا مصطفیا محمدا و ناصره صل على محمد و آل محمد و اغفرلى كل ذنب اذنبته و نسیته انا و هو عندك فى كتاب مبین پس صد مرتبه بگوید اتوب الى الله. »
پنجم: امام حسین علیه السلام را زیارت كند كه فضیلتبسیار دارد .
ششم: ده مرتبه بگوید ذكر یا دائم الفضل را كه در اعمال شب جمعه گذشت.
هفتم: بجا آورد ده ركعت نمازى كه در شب آخر ماه رمضان گذشت.
هشتم: بجا آورد دو ركعت نماز در ركعت اول بعد از حمد هزار مرتبه توحید و در دوم یك مرتبه بخواند و بعد از سلام سر بسجده گذارد و صد مرتبه بگوید اتوب الى الله پس بگوید یا ذا المن و الجود یا ذا المن و الطول یا مصطفى محمد صلى الله علیه و اله صلى على محمد و اله و افعل بى كذا و كذا و بجاى آن حاجات خود را بطلبد و روایت است كه حضرت امیر المؤمنین علیه السلام این دو ركعت را باین یفیتبجا مىآورد پس سر از سجده بر مىداشت و میفرمود بحق آن خداوندى كه جانم بدست قدرت اوست هركه این نماز را بكند هر حاجت از خدا بطلبد البته عطا كند و اگر بعدد ریگهاى بیابان گناه داشته باشد خدا بیامرزدز و در روایت دیگر بجاى هزار مرتبه توحید صد مرتبه وارد شده لكن نماز را بعد از نماز مغرب و نافله آن باید به جا آورد و شیخ و سید بعد از این نماز این دعاء را نقل كردهاند: « یا الله یا الله یا الله یا رحمن یا رحیم یا الله یا ملك یا الله یا قدوس یا الله یا سلام یا الله یا مؤمن یا الله یا مهیمن یا الله یا عزیز یا الله یا جبار یا الله یا متكبر یا الله یا خالق یا الله یا بارئ یا الله یا مصور یا الله یا عالم یا الله یا عظیم یا الله یا علیم یا الله یا كریم یا الله یا حلیم یا الله یا حكیم یا الله یا سمیع یا الله یا بصیر یا الله یا قریب یا الله یا مجیب یا الله یا جواد یا الله یا ماجد یا الله یا ملى یا الله یا وفى یا الله یا مولى یا الله یا قاضى یا الله یا سریع یا الله یا شدید یا الله یا رؤف یا الله یا رقیب یا لله یا مجید یا الله یا حفیظ یا الله یا محیط یا الله یا سید السادات یا الله یا اول یا لله یا اخر یا الله یا ظاهر یا الله یا باطن یا الله یا فاخر یا الله یا قاهر یا الله رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا ودود یا الله یا نور یا الله یا رافع یا الله یا مانع یا الله یا دافع یا الله یا فاتح یا الله یا نفاح یا الله یا جلیل یا الله یا جمیل یا الله یا شهید یا الله یا شاهد یا الله یا مغیثیا الله یا حبیب با الله یا فاطر یا الله یا مطهر یا الله یا ملك یا الله یا مقتدر یا الله یا قابض یا الله یا باسط یا الله یا محیى یا الله یا ممیتیا الله یا باعثیا الله یا وارث یا الله یا معطى یا الله یا مفضل یا الله یا منعم یا الله یا حق یا الله یا مبین یا الله یا طیب یا الله یا محسن یا الله یا مجمل یا الله یا مبدئ یا الله یا معید یا الله یا بارئ یا الله با بدیع یا الله یا هادى یا الله یا كافى یا الله یا شافى یا الله یا على یا الله یا عظیم یا الله یا حنان یا الله یا منان یا الله یا ذا الطول یا الله یا متعالى یا الله یا عدل یا الله یا ذا المعارج یا مالله یا صادق یا الله یا صدوق یا الله یا دیان یا الله یا باقى یا الله یا واقى یا الله یا ذا الجلال یا الله یا ذا الاكرام یا الله یا محمود یا الله یا معبود یا الله یا صانع یا الله یا معین یا الله یا مكون یا الله یا فعال یا الله یا لطیف یا الله یا غفور یا الله یا شكور یا الله یا نور یا الله یا قدیر یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله اسئلك ان تصلى على محمد و ال محمد و تمن على برضاك و تعفو عنى بحلمك و توسع على من رزقك الحلال الطیب من حیث احتسب و من حیث لا احتسب فانى عبدك لیس لى احد سواك و لا احد اسئله غیرك یا ارحم الراحمین ما شاء الله لا قوة الا بالله العلى العظیم. »
پس به سجده مىروى و میگوئى:
یا الله یا الله یا الله یا رب یا رب یا رب یا منزل البركات بك تنزل كل حاجة اسئلك بكل اسم فى مخزون الغیب عندك و الاسماء المشهوراة عندك المكتوبة على سرادق عرشك ان تصلى على محمد و ال محمد و ان تقبل منى شهر رمضان و تكتبنى من الوافدین الى بیتك الحرام و تصفح لى عن الذنوب العظام و تستخرج لى رب كنوزك یا رحمن.
نهم: چهارده ركعت نماز بخواند در هر ركعتى حمد و آیة الكرسى و سه مرتبه قل هو الله احد تا براى او باشد بهر ركعتى ثواب عبادت چهل سال و عبادت هر كه روزه گرفته و نماز خوانده در آن ماه.
دهم: شیخ در مصباح فرموده كه در آخر شب غسل كن و بنشین در جاى نماز خود تا طلوع فجر.
روز اول روز عید است واعمال آن چند چیز است:
اول: آنكه بخوانى بعد از نماز صبح و نماز عید آن تكبیراتى را كه در شبش بعد از نماز فریضه مىخواندى.
دویم: آنكه بخوانى بعد از نماز صبح دعائى را كه سید روایت كرده اللهم انى توجهت الیك بمحمد امامى و شیخ این دعا را بعد از نماز عید ذكر فرموده.
سیم: بیرون كردن زكوة فطره است از هر سرى صاعى پیش از نماز عید بتفصیلى كه در كتب فقهیه است. و بدانكه زكوة فطره واجب مؤكد است و شرط قبولى روزه ماه رمضان و سبب حفظ تا سال دیگر است و حق تعالى آنرا مقدم بر نماز ذكر فرموده در این آیه شریفه قد افلح من تزكى و ذكر اسم ربه فصلى.
چهارم: غسل است و بهتر آنست كه اگر ممكن شود از نهر غسل كنى و وقت آن بعد از طلوع فجر است تا زمان به جا آوردن نماز عید چنانچه شیخ فرموده و در جزء روایتى است كه غسل را در زیر سقفى بكن و چون خواستى غسل كنى بگو: اللهم ایمانا بك و تصدیقا بكتابك و اتباع سنة نبیك محمد صلى الله علیه و اله پس بسم الله بگو و غسل كن و چون از غسل فارغ شدى بگو: اللهم اجعله كفارة لذنوبى و طهر دینى اللهم اذهب عنى الدنس.
پنجم: پوشیدن جامه نیكو و بكار بردن بوى خوش و رفتن به صحرا در غیر مكه براى نماز كردن در زیر آسمان.
ششم: پیش از نماز عید در اول روز افطار كنى وبهتر آنست كه بخرما یا بشیرینى باشد و شیخ مفید فرموده مستحب است تناول كردن مقدار كمى از تربتسید الشهداء علیه السلام كه شفاء است از براى هر دردى.
هفتم: آنكه چون مهیا شدى از براى رفتن بنماز عید بیرون نروى مگر بعد از طلوع آفتاب و آنكه بخوانى دعاهائى را كه سید در اقبال نقل كرده از جمله از ابو حمزه ثمالى روایت كرده از حضرت امام محمد باقر علیه السلام كه فرمود بخوان در عید فطر و قربان و جمعه وقتیكه مهیا شدى بجهتبیرون رفتن به نماز این دعا را: اللهم من تهیا فى هذا الیوم او تعبا او اعد و استعد لوفادة الى مخلوق رجاء رفده و نوافله و فواضله و عطایاه فان الیك یا سیدى تهیئتى و تعبئتى و اعدادى و استعدادى رجاء رفدك و جوائزك و نوافلك و فواضلك و فضائلك و عطایاك و قد غدوت الى عید من اعیاد امة نبیك محمد صلوات الله علیه و على اله و لم افد الیك الیوم بعمل صالح اثق به قدمته و لا توجهتبمخلوق املته و لكن اتیتك خاضعا مقرا بذنوبى و اسائتى الى نفسى فیا عظیم یا عظیم یا عظیم اغفرلى العظیم من ذنوبى فانه لا یغفر الذنوب العظام الا انتیا لا اله الا انتیا ارحم الراحمین.
هشتم: خواندن نماز عید است و آن دو ركعت است در ركعت اول حمد و سوره اعلى بخواند و بعد از قرائت پنج تكبیر بگوید و بعد از هر تكبیرى این قنوت را بخواند اللهم اهل الكبریاء و العظمة و اهل الجود و الجبروت و اهل العفو و الرحمة و اهل التقوى و المغفرة اسئلك بحق هذا الیوم الذى جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلى الله علیه و اله ذخرا و مزیدا ان تصلى على محمد و ال محمد و ان تدخلنى فى كل خیر ادخلت فیه محمدا و ال محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و ال محمد صلواتك علیه و علیهم اللهم انى اسئلك خیر ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك الصالحون پس تكبیر ششم بگوید و بركوع رود و بعد از ركوع و سجود برخیزد بركعت دوم و بعد از حمد سوره و الشمس بخواند پس چهار تكبیر بگوید و بعد از هر تكبیرى آن قنوت را بخواند و چون فارغ شد تكبیر پنجم گوید و به ركوع رود پس نماز را تمام كند و بعد از سلام تسبیح زهرا علیها السلام بفرستد و بعد از نماز عید دعاهاى بسیار وارد شده است و شاید بهترین آنها دعاى چهل و ششم صحیفه كامله باشد. و مستحب است كه نماز عید در زیر آسمان و بر روى زمین بدون فرش و بوریا واقع شود و آنكه برگردد از مصلى از غیر آن راهیكه رفته بود و دعاء كند از براى برادران دینى خود بقبولى اعمال.
نهم: زیارت كند امام حسین علیه السلام را.
دهم: بخواند دعاى ندبه را كه بعد از این بیاید انشاء الله تعالى. و سید بن طاوى فرموده كه چون از دعا فارغ شود بسجده رود و بگوید: اعوذ بك من نار حرها لا یطفى و جدیدها لا یبلى و عطشانها لا یروى. پس بگذارد گونه راست را و بگوید: الهى لا تقلب وجهى فى النار بعد سجودى و تعفیرى لك بغیر من منى علیك بل لك المن على. پس بگذارد گونه چپ را بگوید: ارحم من اساء و اقترف و استكان و اعترف. پس برگردد بحالتسجده و بگوید: ان كنتبئس العبد فانت نعم الرب عظم الذنب من عبدك فلیحسن العفو من عندك یا كریم. پس بگوید العفو العفو صد مرتبه. آنگاه سید فرموده: و لا تقطع یومك هذا باللعب و الاهمال و انت لا تعلم ا مردود ام مقبول الاعمال فان رجوت القبول فقابل ذلك بالشكر الجمیل و ان خفت الرد فكن اسیر الحزن الطویل.
سکه های بها آزادی زکات دارد ؟
به فتوای بعضی ازمراجع معظم تقلید ، زکات دارد ، (1) وبه فتوای بعض د یگر سکه های بهار آزادی زکات ندارد ،زیرااین سکه ها فعلا رایج نمی باشند 0 (2)
پی نوشت ها:
1 امام خمینی استفتاآت ج1 ص341 س4 از احکام زکات ؛ استفتای تلفنی از دفتر آیت الله خامنه ای (قم) از آیت الله قدیری 0
2 آیت الله شیخ جواد تبریزی استفتا آت ص 160 س774 ؛آیت الله فاضل لنکرانی جامع المسائل ج1 ص165 س626 0
طلا وزیورآلاتی که زنها به عنوان زینت استفاده می کنند زکات دارد ؟
زکات ندارد 0 زیرا طلا وزیورآلاتی که خانم ها برای زینت استفاده می کنند شرایط وجوب زکات را ندارد 0 (1)
پی نوشت ها:
1 توضیح المسائل مراجع ج1 ص135 مسئله 1899 0
خمس
در این قسمت پرسش و پاسخ های مربوط به خمس بیان شده است.
فلسفه خمس چیست؟ چرا خمس را باید به سید فقیر داد؟ چرا بین فقرا تبعیض وجود دارد؟
خمس و زکات از مالیات های اسلامی هستند که به منظور رفع مشکلات مالی امت اسلامی و توزیع عادلانه ثروت و تقویت بنیه مالی حکومت اسلامی وضع شده است. «میان خمس و زکات این تفاوت مهم وجود دارد که زکات جزء اموال عمومی جامعه اسلامی محسوب می شود، لذا مصارف آن عموماً در همین قسمت می باشد، ولی خمس از مالیات هایی است که مربو[ط به حکومت اسلامی است، یعنی مخارج دستگاه حکومت اسلامی و گردانندگان این دستگاه از آن تأمین می شود. محروم بودن سادات از دست یابی به ، زکات در حقیقت برای دور نگه داشتن خویشاوندان پیامبر(ص) از این قسمت است تا بهانه ای به دست مخالفان نیافتد که پیامبر(ص) خویشان خود را بر اموال عمومی مسلط ساخته است، ولی از سوی دیگر نیازمندان سادات نیز باید از طریقی تأمین شوند. در حقیقت خمس نه تنها یک امتیاز برای سادات نیست، بلکه یک نوع کنار زدن آنها، به خاطر مصلحت عموم و به خاطر این که هیچ گونه سوء ظنی تولید نشود می باشد».(1) آیا می توان باور کرد که اسلام برای از کار افتاده ها و ایتام و محرومان غیر بنی هاشم فکری کرده باشد و از راه زکات مخارج سال آن ها را تأمین کرده باشد، ولی نیازمندان بنی هاشم را بدون هیچ گونه تأمین رها سازد؟ پس قانون خمس هیچ گونه امتیاز طبقاتی برای سادات ایجاد نمی کند و از نظر جنبه های مادی هیچ گونه تفاوتی با زکات که برای سایر فقرا است ندارد، «در حقیقت دو صندوق وجود دارد: صندوق خمس و صندوق زکات هر کدام از نیازمندان تنها حق دارند از یکی از این دو صندوق استفاده کنند آن هم به اندازه مساوی، یعنی به اندازة نیازمندی یک سال».(2) فقرای غیر سادات از صندوق زکات و فقرای سادات از صندوق خمس بهره مند می شوند. نیازمندان سادات حق ندارند چیزی از زکات مصرف کنند.
----------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
[1] تفسیر نمونه، ج 7، ص 184.
(2) همان، ص 183.
کسى که خرجش بیش از درآمدش است، باز باید خمس بدهد؟
خمس بر کسى واجب است که درآمد اضافى داشته باشد و به اصطلاح سرسال مازاد بر هزینه زندگى، پول یا چیزهایى که مورد تعلق خمس است، داشته باشد. بنابراین بر کسى که مخارج زندگیش بیش از درآمدش است، خمس واجب نیست،( توضیح المسائل مراجع ج 2 مسئله 1752 ؛ آیت اللَّه مکارم شیرازى، استفتائات، ج 1، ص 93، سؤال 308.)
آیا پولی که جهت دریافت وام مسکن در بانک می گذاریم مشمول خمس می گردد؟
پاسخ:به فتوای آیت الله خامنه ای پول پس انداز شده از منفعت کسب اگر برای تامین هزینه های زندگی باشد سرسال خمسی ، خمس دارد ؛ مگر این که پس انداز برای تهیه لوازم ضروری زندگی ویا تامین هزینه های لازم باشد که در این صورت اگر بعد ازسال خمسی در آینده نزدیک مثلا دو سه ماه پس از سال خمسی درراه های مذکور مصرف شود خمس ندارد(1).
وبه فتوای آیت الله فاضل لنکرانی پس انداز خمس دارد مگر این که برای تهیه مایحتاج زندگی جز پس انداز راه دیگری نداشته باشد که دراین صورت خمس ندارد(2).
پی نوشت ها :
1 آیت الله خامنه ای استفتا آت س908.
2 آیت الله لنکرانی جامع المسائل ج1 س654و655.
آیا باید همه خمس را به امام داد؟
خمس در واقع دو سهم دارد: یک قسمت آن سهم سادات است که امر آن با حاکم است و باید آن را به مجتهد جامع الشرائط تسلیم کنند و یا با اجازه او به سید فقیر یا سیّد یتیم یا به سیّدى که در سفر درمانده شده بدهند. نصف دیگر آن سهم امام (ع) است که دراین زمان باید به مجتهد جامع الشرائط بدهند یا به مصرفى که او اجازه مىدهد برسانند.(1)
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پى نوشتها:
1. توضیح المسائل مراجع، ج 2، ص 62، مسئله 1834.
آیا خمس تنها به غنائم جنگی تعلّق دارد؟
خمس بنا به گفته خداوند بزرگ در قرآن ، تنها به غنایم جنگی تعلق دارد ( همان گونه که اهل سنت به آن عمل می کنند ) چرا شیعیان به چیزهای دیگر سرایت می دهند و خمس در آن موارد را نیز واجب می دانند ؟
پاسخ : در پاسخ به این پرسش سخن را از آیه خمس در قرآن آغاز می نماییم :
و اعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل ان کنتم آمنتم بالله و ما انزلنا علی عبدنا یوم الفرقان یوم التقی الجمعان و الله علی کل شیء قدیر (1)
« بدانید که هر گونه غنیمتی به دست آوردید ، خمس آن برای خدا ، و برای پیامبر ، و برای ذی القربی و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه ( از آنها ) است ، اگر به خدا و آن چه بر بنده خود در روز جدایی حق از باطل ، روز درگیری دو گروه ( با ایمان و بی ایمان ) ] = روز جنگ بدر [ نازل کردیم ، ایمان آورده اید ، و خداوند بر هر چیزی تواناست . »
خداوند بزرگ در این آیه مسلمانان را به پرداخت خمس در غنایم امر فرموده است . این جا پرسشی مطرح است و آن این است که آیا غنایم مختص به غنایم جنگی است ، یا این که غنایم جنگی نوعی از غنایم است و به جز غنایم جنگی هر گونه در آمد را شامل می شود ؟
حال اگر گفته شود که آیه مذکور تنها حکم غنایم جنگی را بیان داشته است در این صورت برای وجوب خمس در سایر موارد بایداز سنت و روایات صحیح و معتبر اسلامی استفاده نمود چرا که هیچ منعی وجود ندارد که قسمتی از احکام را قرآن بیان کند و قسمت دیگر را سنت و روایات معتبر اسلامی بیان نماید .
کوتاه سخن این که : اگر گفتیم : این آیه تنها حکم خمس غنیمت جنگی را بیان داشته است ، در این صورت وجوب خمس در دیگر موارد را باید از طریق روایات معتبر اسلامی بهره جست .
ولی اگر پذیرفتیم که واژه « غنیمت » شامل غنیمت جنگی و دیگر درآمدها و بهره های مادی می شود ،در این صورت می گوییم : از خود آیة مذکور وجوب خمس در دیگر موارد را نیز استفاده می کنیم .
دربارة این پرسش که آیا غنیمت چه معنایی دارد ، منحصر به غنیمت جنگی است و یا هر گونه در آمد و بهره مادی را شامل می شود ، باید به سراغ اهل لغت برویم و ببینیم که آنان در معنای واژه « غنیمت » چه مطالبی گفته اند .
در کتاب های لغت غنیمت در اصل به معنای فایده و بهره است که بدون تلاش و کوشش عادی آن را به دست آورده باشد که غنیمت جنگی یکی از آن موارد است .
نظر مفسران
ـ بسیاری از مفسران قرآن که در زمینه ایجاد آیه به بحث پرداخته اند با صراحت تمام اعتراف نمودند که غنیمت در اصل معنای وسیعی دارد که هم شامل غنیمت جنگی می شود و هم شامل دیگر بهره ها و غنیمتهای مادی.
« قرطبی » مفسر معروف اهل تسنن در تفسیر خود ، ذیل این آیه چنین می نویسد : « غنیمت در لغت خیری است که فرد یا جماعتی با کوشش به دست می آورند . و بدان که اتفاق ( علمای اهل سنت ) بر این است که مراد و از غنیمت در آیه ( اعلموا انما غنمتم ... ) اموالی است که با قهر و غلبه در جنگ به مردم می رسد ، ولی باید توجه داشت که این قید همان طور که گفتیم در معنای لغوی آن وجود ندارد ، ولی در عرف شرع ، این قید وارد شده است . (2)
« فخر رازی » در تفسیر خود می نویسد : « الغنم الفوز بالشی (3)، غنیمت آن است که انسان به چیزی دست یابد . » و سپس می نویسد : « معنای شرعی غنیمت ( به عقیده فقهای اهل سنت ) همان غنائم جنگی است . »
رشید رضا در تفسیر « المنار » غنیمت را اعم از غنایم جنگی ذکر کرده است.
ایشان بعد از ذکر این معنا می نویسد که معنای آیه که اعم و وسیعتر از غنایم جنگی و غیر آن است به خاطر قید شرعی مقید به غنائم جنگی شد . (4)
آلوسی در تفسیر « روح المعانی » نیز به مانند دیگران می نویسد که غنیمت در اصل به معنای هر گونه سود و منفعت است . (5)
طبرسی در تفسیر مجمع البیان می نویسد :
: « علمای شیعه معتقدند که خمس در هر گونه فایده ای که برای انسان فراهم می گردد ، واجب است اعم از این که از طریق کسب و تجارت باشد ، یا از طریق گنج و معدن و یا آن که از راه غواصی از دریا خارج کنند ،و سایر اموری که در کتب فقهی آمده است ، و می توان از آیه بر این مدعی استدلال کرد ، زیرا در « عرف لغت » به تمام اینها غنیمت گفته می شود.»(6)
در تفسیر المیزان نیز با استناد به سخنان علمای لغت تصریح شده است که غنیمت به معنای هر گونه فایده ای است که از طریق تجارت یا کسب و کار و یا جنگ به دست انسان میافتد و مورد نزول آیه گرچه غنائم جنگی است ولی می دانیم که هیچ گاه مورد نزول ، عمومیت مفهوم آیه را تخصیص نمی زند . (7)
طریحی در « مجمع البحرین » درباره غنیمت ضمن ذکر آیه ( و اعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول ) می نویسد : غنیمت در اصل همان فایده کسب شده است ولکن اصطلاحاً به معنای غنیمت جنگی به کار می رود حال چیزی که از کافر گرفته می شود اگر بدون جنگ باشد اصطلاحاً آن را فیء و اگر با جنگ باشد ، غنیمت اطلاق می کنند . (8)
.
واژه غنیمت در روایات اسلامی
اینک برای تأیید این گفتار نگاهی داریم به استعمال واژه غنیمت در روایات اسلامی .
در نهج البلاغه موارد زیادی ، واژه غنیمت به همین معنای مذکور آمده است .
در یک جا آمده است :« اغتنم المهل » فرصت ها و مهلت ها را غنیمت بشمارید . (9)
در مورد دیگر می فرماید : « من اخذها لحق و غنم » آن کس که به آیین خدا عمل کند ، به سر منزل مقصود می رسد و بهره می برد . (10)
و در عهدنامه مالک اشتر می فرماید : « و لا تکونن علیهم سبعاً ضاریاً تغتنم اکلهم » در برابر مردم هم چون حیوان درنده ای مباش که خوردن آنان را غنیمت و در آمدی برای خود فرض کنی .» (11)
و در نامه ای به فرزند برومندش امام حسن (ع) می نویسد : « و اغتنم من استقر ضک فی حال غناک ، هر کس که در حال بی نیازی و توانمندی تو ، از تو قرضی بخواهد ( به او قرض بده ) و این را به غنیمت بشمار » (12)
و در کلمات قصار می فرماید : « ان الله جعل الطاعه غنیمه الاکیاس » همانا خداوند اطاعت را غنیمت و بهره هوشمندان قرار داده است . (13)
از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است که فرمود : « غنیمه مجالس الذکر الجنه » بهره مجالس یاد خدا خدا بهشت است . (14)
و نیز از ان حضرت در وصف ماه رمضان آمده است : « هو غنم للمومن » ماه رمضان بهره مؤمن است . (15)
در همه این موارد واژه غنیمت در معنای بهره و فایده به کار برده شده است ، ( نه غنیمت جنگی ) افزون بر این اهل بیت پیامبر اکرم (ص) که بعد از پیامبر (ص) مفسر واقعی قرآنند ، در فهم معنای آیه می فرمایند که غنیمت د راین آیه مذکور اعم از غنیمت جنگی است . (16)
نتیجه بحث :
از مجموع آن چه گفته شد چنین نتیجه می گیریم که : غنیمت معنای وسیعی دارد و هر گونه درآمد و سود و منفعتی را شامل می شود زیرا معنای لغوی این لفظ عمومیت دارد و دلیل روشنی بر تخصیص آن در دست نیست . بلکه اگر در آیه می آمد که « واعلموا انما غنمتم فی الحرب » در این صورت تنها غنیمت جنگی را شامل می شود ولیکن د رآیه قید « فی الحرب » وجود نداد .
تنها چیزی که جمعی از مفسران اهل سنت روی ان تکیه کرده اند ، این است که آیات قبل و بعد در زمینه جهاد نازل شده است و همین موضوع قرینه می شود که آیات غنیمت نیز مربوط به غنیمت جنگی است .
در حالی که می دانیم شأن نزول و سیاق عمومیت آیه را تخصیص نمی زند .
و به عبارت روشن تر می گوییم : هیچ مانعی ندارد که مفهوم آیه یک معنای کلی و عمومی باشد و در عین حال مورد نزول آیه غنایم جنگی ( که یکی از موارد این حکم کلی است ) بوده باشد . این گونه احکام در قرآن و سنت فراوان است که حکم کلی باشد و مصداق آن جزئی .
مثلاً در آیه هفتم از سوره حشر آمده است : ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا
: هر چه پیامبر برای شما می آورد بگیرید و هرچه از آن نهی می کند خودداری کنید .
این آیه شریفه یک حکم کلی درباره لزوم پیروی از فرمانهای پیامبر (ص) را بیان می کند در حالی که مورد نزول آن اموالی است که از دشمنان بدون جنگ به دست مسلمانان می افتد ( و اصطلاحاًُ به آن فیء گفته می شود ) .
کوتاه سخن این که غنیمت د رمعنای لغوی و حقیقی خود اعم از غنایم جنگی است . گرچه مورد آیه مربوط به غنیمت درجنگ بدر است .
ولی مورد مخصص نیست اگر قایل به تخصیص مورد بشویم باید معنای آیه را در غنیمت جنگی در جنگ بدر منحصر کنیم . در حالی که این را هیچ یک از علما و مفسران نگفته اند . (17)
موارد وجوب خمس در نزد شیعه
شیعه به پیروی از رهنمودهای پیشوایان اسلام ، پیامبر (ص) و عترت آن حضرت افزون بر غنیمت جنگی رد مواردی چند به وجوب خمس قایل است .
مانند « معادن ، گنج ، غوص » و ارباح مکاسب مازاد بر موونه سال .
موارد وجوب خمس در نزد اهل سنت::
اهل سنت نیز به مانند شیعه در غیر از غنیمت جنگی ، درمواردی چند به وجوب خمس مال معتقدند . لیکن در این مسئله در میان مذاهب چهارگانه اهل سنت ، حنفی ، مالکی ، حنبلی و شافعی تفاوت نظر وجود دارد . که اینک به طور فشرده آن را ذکر می کنیم .
در کتاب « الفقه علی المذاهب الاربعه » د راین باره آمده است : د رمذهب ابوحنیفه ، به جز غنیمت جنگی د رمعدن و رکاز نیز خمس واجب است .
حنیفه می گویند که معدن و رکاز به یک معنا است . رکاز در شرع اسلام مالی است که د رزیر زمین یافت شود خواه به صورت معدنی که خداوند این گونه آفریده و دست بشر در آن دخالتی نداشته است و یا این که به صورت گنجی باشد که کفار آن را دفن کرده باشند ... معادن سه قسم است ، در یک قسم خمس واجب است و نیز در گنج هم خمس واجب است و مصرفش هم مصرف خمس غنیمت است ، که در آیه غنیمت بیان گردید .
مالکیه معتقدند که در گنج و معدن طلا و نقره ، خمس واجب است و مصرف این خمس هم مانند مصرف خمس غنایم جنگی است .
حنابله می گویند که در رکاز یا گنج خمس واجب است .
شافعیه هم به وجوب خمس در رکاز ( یا دفین الجاهلیه ) معتقدند . (18)
ابن قدامه نیز در مغنی نقل می کند که ابوحنیفه حکم داده است که در معادن خمس واجب است . (19)
ابو یوسف قاضی در کتاب الخراج می نویسد :
آن چه که از معدن نصیب آدمی می شود ، کم یا زیاد در آن خمس واجب است .
و نیز می نویسد : اگر کسی گنجی پیدا کرد خواه طلا باشد یا نقره و یا چیزهای دیگر در این هم خمس واجب است .
چهار پنج آن مال یابنده است و یک پنجم آن را به عنوان خمس باید رد کند و این به منزله غنیمت است .
و نیز می نویسد : د رآن چه که از دریا خارج می شود ( به عنوان غواصی ) در این هم خمس واجب است .
برخی از روایات خمس در منابع اهل سنت
در میان روایات خمس د رمنابع اهل سنت نمونه های متعددی وجود دارد که به مقتضای آن در مواردی به جز مورد غنیمت جنگی نیز خمس واجب است اینک به برخی از این روایات متذکر می شویم :
در مسند احمد بن حنبل از انس بن مالک نقل شده است که گفت :
« خرجنا مع رسول الله (ص) الی خیبر فدخل صاحب لنا الی خربه یقضی حاجته فتناول لبنه لیستطیب بها فانهارت علیه تبرا فاخذها فاتی بها النبی (ص) فاخبره بذلک قال زنها فوزنها فاذا مأتا درهم فقال النبی (ص) هذا رکاز و فیه الخمس »
ما با رسول خدا (ص) به سوی خیبر حرکت کردیم یکی از همراهان ما برای رفع حاجت به خرابه ای رفت و برای طهارت یک خشتی برداشت و دید که زیر آن گنجی از طلا است ، آن را برداشت و آورد نزد رسول خدا (ص) به دستور آن حضرت وزن شد و معلوم شد که حدود دویست درهم است ، حضرت فرمود : این رکاز است و در آن خمس واجب است . (20)
در سنن بیهقی از ابوهریره نقل شده است که پیامبر (ص) فرمود :
و فی الرکاز الخمس قیل و ما الرکاز یا رسول الله ؟ قال الذهب و الفضه الذی خلقه الله فی الارض یوم خلقت .
در رکاز خمس واجب است پرسیده شد یا رسول الله رکاز چیست ؟
فرمود : معادن طلا و نقره است که خداوند در زمین از روز نخست آفریده است . (21)
در سنن ابن ماجه از ابن عباس :
قضی رسول الله (ص) فی الرکاز الخمس .
پیامبر (ص) در رکاز حکم کرد که باید خمس آن پرداخت شود . (22)
د رمسنداحمد آمده است :
ان رجلا من مزینه سأل رسول الله مسائل جاء فیها : فالکنز نجده فی الخرب و الآرام ؟ فقال رسول الله (ص) : فیه و فی الرکاز الخمس .
مردی از مزینه به نزد رسول خدا (ص) رسید و مسایلی چند از آن حضرت پرسید ، پیامبر فرمود در این و در رکاز خمس واجب است . (23)
ـ در سنن بیهقی آمده است که در زمان علی (ع)شخصی گنجینه ای پیدا کرد و خدمت امام (ع) آمد و حضرت فرمود : چهار پنجم آن مال تو است و یک پنجم آن مال ماست . (24)
ـ د رعقد الفرید آمده است که رسول خدا (ص) به وائل بن حجر نوشت :
و فی السیوب الخمس ، در سیوب خمس واجب است ، (25)
در معنای سیوب آمده است :
سیوب جمع سیب به معنای مالی که در دوره جاهلیت در زیر زمین دفن شده است . و نیز به معنای معدن است .
با توجه به آن چه که ذکر شد می گوییم : ـ معنای واژه غنیمت د رآیه چهل و یکم از سوره انفال منحصر به غنیمت جنگی نیست . اگر چه مورد نزول این آیه در باره غنیمت جنگی است . لیکن نمی توان این حکم را به مورد نزول منحصر کرد . همان گونه که نمی توان به غنیمت در جنگ بدر منحصر نمود . یعنی اگر به مورد نزول منحصر کنیم باید به غنیمت جنگی بدر منحصر نماییم که به عقیده تمامی علمای اسلام ،این معنا نادرست است .
ـ، امامان اهل سنت و جماعت خمس را در غیر از مورد غنیمت جنگی مثل خمس در معدن ، رکاز ، گنج و ... به مانند شیعیان نیز فتوا داده اند و آنان نیز همانند شیعیان وجوب خمس را به غنیمت جنگی منحصر نمی دانند که اقوال و مدارک این سخن گذشت . بنابراین شیعه و سنی به اتفاق می گویند که وجوب خمس تنها در مورد غنیمت جنگی نیست .
پانوشت ها
1 ـ انفال ، 41
2 ـ تفسیر قرطبی ، ج 4 ص 284
3 ـ تفسیر فخر رازی ، ج 15 ، ص 164
4 ـ تفسیر المنار ، ج 10 ، ص 7 ـ 3
5 ـ تفسیر روح المعانی ، ج 10 ، ص 2
6 ـ مجمع البیان ، ج 4 ، ص 544 ـ 543
7 ـ تفسیر المیزان ، ج 9 ، ص 99
8 ـ مجمع البحرین ، ماده غنم ، ج 3 ، ص 333
9 ـ صبحی صالح ، نهج البلاغه ، ج 76 ، ص 103
10 ـ همان ، خ 120 ، ص 176
11 ـ همان ، نامه 53 ، ص 427
12 ـ همان ، نامه 31 ، ص 398
13 ـ همان ، کلمات قصار الحکم ، ش 331 ، ص 533
14 ـ مسند احمد بن حنبل ، ج 2 ، ص 177
15 ـ همان ، ص 330
16 ـ وسایل الشیعه ، ج 8 کتاب الخمس ، ابواب انفال ، ب 4 خ 8 ، ص 380 و 381
17 ـ اقتباس از تفسیر نمونه ، ج 7 ، ص 175 به بعد
18 ـ عبدالرحمان جزیری ، الفقه علی المذاهب الاربعه ، ج 1 ، ص 612 تا 615
19 ـ ابن قدامه ، مغنی ، ج 2 ، ص 580
20 ـ ابویوسف قاضی ، الخراج ، ص 83 ، معالم المدرستین ،ج 2 ، ص 118
21 ـ مسند احمد بن حنبل ، ج 2 ، ص 128 ، سنن بیهقی ، ج 4 ، ص 155
22 ـ سنن بیهقی ، ج 4 ، ص 152
23 ـ سنن ابن ماجد ، ص 893 ، مسند احمد بن حنبل ، ج 1 ، ص 314
24 ـ مسند احمد بن حنبل ، ج 2 ،186 ، سنن ترمذی ، ج 1 ، ص 219
25 ـ سنن بیهقی ، ج 4 ، ص156 و 157
26 ـ ابن عبدالبر ، عقدالفرید ، ج 2 ،ص 48
آیاقبل از دادن خمس مال می توان در آن تصرف کرد ؟
تا خمس مال داده نشود نمی شود در آن تصرف کرد اگرچه صاحب مال قصد دادن خمس را داشته باشد 0 ونیزکسی که خمس بدهکار است نمی تواند آن را به ذمه بگیرد یعنی خودرا بدهکار اهل خمس بداند ودر آن مال تصرف کند. بلی می تواند با حاکم شرع
مصالحه کند وبعد از مصالحه در تمام مال تصرف کند(توضیح المسائل مراجع ج 1 ص 35 مسئله 1790 – 1792 .)
آیاپولی که برای خرید منزل وجهیزیه پس انداز می شود و سال بر آن می گذرد خمس دارد ؟
د ر این مسئله چند نظر هست :
1- خمس دارد ( 1)
2 - کسیکه برای تا مین مخارج زندگی درسالهای آینده همچون جهیزیه دختر یا خرید منزل لازم است پول یا جنسی را کنار به گذارد و بدون این کار نتواند درسالهای آینده مخارج خودرا تا مین کند پول یا جنسی را که کنار می گذارد خمس ندارد ( 2 )
3- چیز هائی که در زندگی به آن احتیاج دارد مانند خانه اثاثیه و جهیزیه دختر ونمی تواند یگد فعه تهیه نماید ولی در مدت کمی مثلا دو سال وسه سال می تواند آن چیز را به خرد و عرفا می گویند محتاج به آن چیز است و پس انداز کردن پول هم برای خرید آن چیز باشد باز هم خمس ندا رد ولی اگر به خواهد بعد از مدت طولانی مثلا بعد از بیست سال آن چیز رابه خرد به طوری که عرفا نگویند فعلا به آن محتاج است در این صورت پولی که پس انداز کرده اگراز یک سال گذشت خمس دارد ( 3 )
4- خمس دارد ولی در موارد ضروری حاکم شرع می تواند ارفاق هائی لحاظ کند ( 4)
5- خمس دارد مگر این که پس انداز کردن لازم باشد که در این صورت اگر بعد از سال خمسی درآینده نزدیک (مثلا دو سه ماه پس از سال خمسی ) درراهای مذکور مصرف شود خمس ندارد ( 5 )
6 -اگربرای تهیه جهیزیه وخانه راهی جز پس انداز پول نباشد ، پس انداز، خمس ندارد ( 6)
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
1- امام خمینی استفتاآت ج 1 س 28 از مسائل خمس ؛ آیات عظام : تبریزی، سیستانی، صافی، وحید خراسانی، نوری همدانی، توضیح المسائل (به ترتیب ) مسئله 1786 ،1747، 1786، 1773 ، 1785 0
2- آیات عظام زنجانی وصانعی، توضیح المسائل ( به ترتیب ) ج 2 مسئله 1786 ، مسئله 17760
3- آیت الله بهجت توضیح المسائل مسئله 1391 0
4- آیت الله مکارم استفتا آت ج2 س 516 0
5- آیتالله خامنه ای استفتا ات س 908 0
6-آیت الله فاضل لنکرانی توضیح المسائل مسئله 1843 واستفتات ج1 ص 176 س675 ؛آیت الله صافی جامع الاحکام ج1 س705 و706 و750 با این تفاوت که خانه مورد نیاز فعلی باشد، ودر جهیزیه، دختر در معرض ازدواج باشد وخرید بعض اقلام جهیزیه بدون پس انداز ممکن نباشد 0
اگر كسی پولی را در بانك بگذارد تا سودی روی آن بیاید خمس به آن تعلّق می گیرد؟
پرسش:در مسئله ای آمده است كه اگر مالی تا سر سال بماند و از آن استفاده نشود مشمول خمس می شود .اگر كسی پولی را در بانك بگذارد تا سودی روی ان بیاید ولی هر سال مقداری از پول را استفاده كند آیا مشمول خمس می شود؟
پاسخ:پولی را که انسان در بانک به قصد در آمد و استفاده می سپارد نوعی سرمایه گذاری است و سرمایه كسب بعد از گذشت یك سال به فتواى مراجع عظام خمس دارد.
حضرت امام فرمود: «تاجر و كاسب و صنعتگر و مانند اینها از وقتى كه شروع به كاسبى مىكنند، یك سال كه بگذرد، باید خمس آنچه را كه از خرج سالشان زیاد مىآید بدهند».(1)
به فتواى آیات عظام: خویى و تبریزى و مكارم از موقعى كه اولین منفعت به دست كاسب رسید تا یك سال، باید آنچه را كه از خرج سالش زیاد مىآید، تخمیس كند.(2)
در استفتایى كه از حضرت امام (ره) در مورد سرمایه شده این عبارات به چشم مىخورد:
«زمینهاى كشاورزى و باغى كه براى كسب احداث شده و اصل درختها جزء رأسالمال است و خمس دارد».
زمین و چاه آب و موتور حكم سرمایه را دارد.
زمین هایى كه براى كشاورزى خریدارى شده و ترقى قیمت آن خمس دارد.
زمین زراعتى و ابزار كشاورزى در حكم سرمایه است و خمس دارد.
سرمایهاى كه از درآمد كسب و حقوق تهیه شده خمس دارد.
اینها جواب استفتاءاتى بود كه درباره سرمایه از حضرت امام سؤال شده بود، كه در استفتاءات، جلد1، صفحه 347 از سؤال شش به بعد آمده است.
از حضرت آیت الله فاضل سؤال شده: آیا تخمیس سرمایه باید از آغاز كسب باشد یا بعد از گذشتن سال؟
جواب دادهاند: اگر سرمایه از درآمد همان سالى است كه مىخواهد در آن تجارت و كسب كند، ملاك آخر سال خمسى است و اگر مىخواهد درآمد سالهاى قبل را به عنوان سرمایه كسب قرار دهد، باید در آغاز كسب آن را تخمیس كند.
در جاى دیگر فرموده: باید خمس سرمایه و آنچه را درآمد این سرمایه خریده شده، به قیمت فعلى بپردازد.
در جاى دیگر فرمودهاند: به سرمایه خمس تعلق مىگیرد مگر این كه براى تأمین معاش خود و عایلهاش مطابق شأنش به همه سرمایه نیاز داشته باشد، به طورى كه اگر خمس آن را بپردازد، نتواند با بقیه آن امرار معاش كند. در این صورت خمس ندارد، ولى اگر تمكن پیدا كرد یا سرمایه را فروخت، باید خمس آن را پرداخت كند.(3)
آیت الله تبریزى مىفرماید: سرمایه خمس دارد.(4)
فتواى آیت الله بهجت در مورد سرمایه مانند فتواى اخیر آیت الله فاضل مىباشد.(5)
هم چنین نظر آیت الله مكارم شبیه فتواى آیت الله فاضل مىباشد.(6)
پىنوشتها:
1 - توضیح المسائل مراجع، ج 2، مسئله 1765.
2 - همان، ذیل مسئله 1765.
3 - آیت الله فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 765 به بعد.
4 - آیت الله تبریزى، استفتاءات جدید، ج 1، س 806 و 814.
5 - سؤال دفتر ایشان و توضیح المسائل ایشان، مسئله 1401.
6 - توضیح المسائل ایشان، مسئله 1510.
اگر پول عیدی را در حساب بلند مدت یا كوتاه مدت بگذاردآیا این مال مشمول خمس می شود ؟
پرسش:
اگر پول عیدی ، هدیه یا قرضی را در حساب بلند مدت یا كوتاه مدت یا قرض الحسنه گذاشته تا سودی روی آن بیاید «در حساب بلند مدت ها نمی توان تا زمان مقرر از آن برداشت كرد» آیا این مال مشمول خمس می شود ؟
پاسخ:
درباره خمس هدیه چند قول هست :
1- خمس ندارد (1)
2- بنا به احتیاط واجب اگراز مخارج سال زیاد بیاید خمس دارد (2)
3-اگرازمخارج سال زیاد بیاید باید خمسش را داد (3)
4- اگرهدیه چیز كم یا كوچكی باشد كه نوعا تا آخر سال مصرف می شود خمس ندارد والا باید خمسش را داد (4)
حال اگر کسی بخواهد هدیه را سرمایه کسب قرار دهد مانند اینکه بخواهد آن را در بانک به عنوان سپرده بگذارد تا از منافعش بهره مند گردد ، بنا برفتوای کسانی که می فرمایند هدیه خمس ندارد ، اصل این پول ( هدیه ) که سرمایه قرار گرفته خمس ندارد ولی منافع و سودهایی که از آن می برد اگر از مخارج سال زیاد بیاید خمس خواهد داشت و بنابرفتوای کسانی که خمس هدیه را لازم می دانند اصل این سرمایه (هدیه) خمس خواهد داشت و سودش اگر از مخارج سالش اضافه بیاید خمس خواهد داشت .
در مورد پول قرضی که سرمایه کسب قرار بگیرد در صورتی اقساط آن پرداخت شده متعلق خمس خواهد بود .
پاورقی ها :
1 امام خمینی، توضیح المسائل، مسئله 1753 ؛آیت الله خامنه ای، استفتاآت س 850 ؛ آیت الله صانعی ، توضیح المسائل، مسئله 1752 ؛آیت الله نوری همدانی، توضیح المسائل، مسئله 1749
2 آیات عظام بهجت ؛فاضل لنكرانی ، مكارم شیرازی ، توضیح المسائل (به ترتیب ) مسئله : 1377 ،1818 ،1477
3آیات عظام : اراكی ،خوئی،سیستانی ،صافی،گلپایگانی توضیح المسائل مراجع ذیل مسئله 1753 0؛كوكبی تبریزی،توضیح المسائل مسئله 1675
4 آیت الله تبریزی، توضیح المسائل، مسئله 1762 واستفتاآت س819 ، آیت الله شبیری زنجانی، توضیح المسائل، ج 2 مسئله1762 ( بلكه بنا بر احتیاط اگر مال ارزشمندی هم نباشد خمس آنرا بدهد ) ،آیت الله وحید خراسانی توضیح المسائل مسئله 1761 .
خمس و زکات چیست ؟
در هفت چیز خمس واجب مى شود:
1 منفعت کسب ; یعنى مالى که انسان از طریق تجارت یا صنعت و یاکسب هاى دیگر به دست مى آورد, ازمخارج سال او و عیالش زیاد بیاید.
2 گنج ; مالى است که در زمین یا درخت یا کوه و یا دیوار پنهان باشد کسى آن را پیدا کند.
3 معدن ; اگر از معدن طلا یا نقره یا مس یا سرب یا آهن یا نفت یا زغال یا سنگ یا فیرزه یا عقیق یانمک و یامعدن هاى دیگر چیزى به دست آورد و به مقدار نصاب باشد.
4 مال حلالى که مخلوط به حرام باشد. اگر مال حلال به گونه اى با مال حرام مخلوط شود که انسان نتواند آن هارا از یکدیگر تشخیص دهد, باید خمس تمام مال را بدهد.
5 جواهرى که به واسطهء فرورفتن در دریا به دست مى آید.
6 غنیمت ; اگر مسلمانان به امر امام 7با کفّار جنگ کنند و غنایمى در جنگ به دست آورند.
7 زمینى که کافر ذمّى از مسلمان بخرد. کافر ذمّى به کافرى گفته مى شود که به صورت اقلیت در کنار مسلمانان زندگى مى کند و شرایط ذمّه را پذیرفته است .
8 خمس (یک پنجم ) چیزهایى که ذکر شد, مال امام 7است که باید تحویل او گردد. در عصر غیبت تحویل فقیه جامع الشرایط مى شود.
خمس دو نصف مى شود: نیمى به عنوان سهم سادات که با اجازهء فقیه مى توان به سادات فقیر داد و نیم دیگر به عنوان سهم امام 7که فقیه جامع الشرایط طبق صلاحدید براى ارتقاى حوزهء علمیه و امور خیریهء دیگر مصرف مى نماید.(1).
زکات بر نُه چیز واجب است :
گندم , جو, خرما, کشمش , طلا, نقره , شتر, گاو و گوسفند.
اگر کسى مالک یکى از این نُه چیز باشد, با شرایطى باید مقدارى را که در اسلام معیّن شده , به یکى ازمصرف هایى که دستور داده اند برساند.(2) براى اطلاع بیشتر به رساله هاى عملیه مراجعه شود.
پاورقی:
1- توضیح المسائل مراجع , ج 2 ص 13ـ 59
2- همان , ص 113 مسئله 1853
خمس در زمان پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) چگونه گرفته می شد. به چه کسانی می رسید؟.
پاسخ:یكی از واجبات مهمّ مالی در اسلام «خمس» است كه از فروع دین و جزء عبادات شمرده میشود. از این رو باید با قصد قربت انجام گیرد. تمام مذاهب اسلامی (شیعه و سنی) در اصل وجوب خمس، اتفاق نظر دارند. تنها اختلاف میان آنان، موارد و مصارف آن است؛ لذا بیشتر اهل سنّت بر این باورند كه تنها به غنایم جنگی و گنج خمس تعلق میگیرد.(1) امّا فقیهان شیعی معتقدند: خمس در هفت چیز واجب است:
1. غنایم جنگی، 2. غواصی (اشیایی كه با فرورفتن در آب دریاها به دست میآید)، 3. گنج، 4. معدن، 5. سود تجارت، 6. مال حلال مخلوط به حرام، 7. زمینی كه كافر ذمی از مسلمان بخرد.
پنج قسم اول مورد اتفاق شیعه و دو قسم اخیر نظر مشهور آنان میباشد.
در زمان رسول خدا (ص) و امام علی (ع) نیز خمس گرفته میشد. زیرا در قرآن به آن تصریح شده است درآیه 41 سوره انفال آمده است:. (واعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساكین و ابن السبیل ان كنتم امنتم بالله و ما انزلنا علی عبدنا یوم الفرقان یوم التقی الجمعان و الله علی كل شیء قدیر ) وطبیعی است که پیامبر وامام علی (ع) به آن عمل نمایند .
اولین باری كه در تاریخ اسلام خمس گرفته شد، بعد از جنگ بدر بود كه آیه خمس در مورد غنایم نازل شد. بعد در سیره پیامبر و امام علی و دیگر امامان معصوم (ع) به مرور زمان با توجه به شرایط زمان و مكان حد و مرزهای خمس مشخص شد. چنان که در نهج البلاغه به خمس تصریح شده است ; در قصار الحكم شمارهء 270فرموده : اموال بر چهارقسم است :« ... والخُمس فوضعه الله حیث وضعه »
امام صادق(ع) نیز فرمود: «هرگاه غنیمت را نزد پیامبر(ص) میآوردند، آن را پنج قسمت تقسیم میکرد: یک قسمت آن را خودش برمیداشت و بقیه را بین جنگجویان تقسیم مینمود. یک پنجم را که خود برمیداشت به پنج قسمت تقسیم می نمود، که یک قسمت را خودش بر می داشت و چهار قسمت دیگر را بین خویشاوندان، مساکین، یتیمان و در راه ماندگان تقسیم میکرد. امام علی(ع) نیز چنین مینمود».(2)
درباره وضع عقیل باید گفت: در آن زمان بیشتر مردم از نظر اقتصادی وضع مطلوب و مناسبی نداشتند و درآمدها بسیار محدود بود. کسانی که وضع مطلوبی داشتند، کم بودند. عقیل نیز از جمله افرادی بود که به دلیل كثرت فرزند وضع اقتصادی مناسبی نداشت.
حضرت علی(ع) و فاطمة زهرا(س) نیز در آغاز زندگی مشترک خود همانند بیشتر مسلمانان وضع اقتصادی خوبی نداشتند. علی(ع) وضع زندگی خود را چنین توصیف میکند: «با فاطمه، دختر رسول خدا ازدواج کردم، در حالی که تُشکی به جز پوست گوسفند، که شبها بر آن میخوابیدیم و روزها بر آن به شتر علوفه میدادیم ، نداشتیم».(3)
مهمتر از همه آن که آنان به عنوان الگوهای عملی جامعه ، زهد را (که یکی از مهمترین ارزشهای الهی است) رعایت میکردند.
پینوشتها:
1- ر.1ك: مغنیه، محمدجواد، الفقه علی المذاهب الخمسة، ص 186 و خویی، سیدابوالقاسم، مستند العروة الوثقی، كتاب الخمس، ص 197.
2ـ وسائل الشیعه، ج 6، ص 356.
3ـ دانشنامه امام علی(ع)، ج 7، ص 276.
در منزل پدرم زندگى مىکنم،که خمس پرداخت نمىکند.وظیفه ام چیست ؟
کسانى که خمس پرداخت نمىکنند، وظیفه زن و فرزندان شان این است که اگر بدانند عین مالِ مورد استفاده آنها ( مثلا میوه یا غذائی که می خواهند بخورند ) متعلق خمس است، خوردن و تصرف در آن قبل از اداى خمس جایز نیست، ولى مىتوانند با اذن حاکم شرع ( مرجع تقلید ) خمس آن چه را مصرف کردهاند، بر ذمه بگیرند و هر وقت توانستند، پرداخت کنند.
و اگر شک داشته باشند که خمس به آن مال تعلق گرفته یا نه، تصرف در آن جایز است. .(1)
امام خمینى در این باره مىفرماید: «اگر «فرزند» یقین دارد که در آنچه از اموال پدر تصرّف کرده یا مىکند، خمس هست، باید به حاکم شرع مراجعه کرده و اجازه بگیرد.(2) .
به نظر آیات عظام تبریزی، خوئی ،سیستانی ومکارم تصرف در مالی که یقین داریم خمسش را نداده اند جایز است 0 3
پى نوشتها:
1. أیت الله فاضل ، جامع المسائل، ج 1، ص 205،س 792.
2. امام خمینى، استفتائات، ج 1، ص 414، س 210از احکام خمس 0
3 0 توضیح المسائل مراجع مسةله1795
در دادن خمس (سهم سادات ) به سید ،اجازه مجتهد لازم است ؟
در این جا سه نظر هست :
الف : لازم است 0 (1)
ب: بنا به احتیاط واجب لازم است (2)
ج : لازم نیست (3 )
پاورقی:
1- امام خمینی توضیح المسائل مسئله 1834 ؛ آیت الله خامنه ای ،استفتاآت س1017 ؛آیت الله شبیری زنجانی توضیح المسائل ج 2 مسئله 1843 ؛ آیت الله صانعی توضیح المسائل مسئله 1833 0
2- آیات عظام بهجت ،فاضل لنکرانی ،نوری همدانی، وحید خراسانی توضیح المسلئل (به ترتیب) مسئله 1446 ،1902 ،1830 ،1843 0
3- آیات عظام اراکی ،تبریزی ،خوئی ،سیستانی ،صافی، کوکبی تبریزی ،گلپایگانی توضیح المسائل مراجع ذیل مسئله 1834 (کوکبی توضیح المسائل مسئله 1776 0
حج
در این قسمت پرسش و پاسخ های مربوط به حج بیان شده است.
فلسفة تقصیر (کوتاه کردن موو ناخن) چیست؟
تقصیر یکی ازواجبات حج و عمره است و با تقصیر کردن عمده محرمات احرام بر انسان حلال می شود. شاید رمزش این باشد که انسان در مقام عبودیت پروردگار عالم از محسنات و زیبایی های ظاهری خود نیز باید بگذرد و به اصطلاح به خواهش های نفسانی نه بگوید و در برابر فرامین الهی سر فرود آورد و تسلیم گردد.
نیز ممکن است فلسفه اش این باشد که حاجی توجه پیدا کند به این که چنانچه مو یا ناخنش را از بدنش جدا می کند و به دور می ریزد ، خدای مهربان نیر به خاطر نیت خالص و اعمال خالصانه او گناهانش را بخشیده و روحش را از آلودگی ها پاک نموده است، یا به انسان تعلیم می دهد همان گونه که بدن را از مو و ناخن جدا می کنی، روح را نیز از آلودگی ها پیراسته کن.
امام زین العابدین (ع) به «شبلی» که حج انجام داده بود فرمود:
«موقعی که سرت را به عنوان «حلق» تراشیدی، این گونه نیت کردی که از ناپاکی ها و گناهان پاک شدی، مثل این که از مادرت متولد شده ای».(1)
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها :
1 – آیت الله جوادی آملی، صهبای حج ، ص 347، به نقل از مستدرک الوسائل ، ج10 ، ص 166.