اهل بیت امام حسین(ع) در قتلگاه

هنگام حرکت کاروان، زنان به عمر بن سعد گفتند: شما را بخدا سوگند ما را بر کشتگانمان عبور دهید و چنین کردند.
چون آن اسیران بدن هاى پاره پاره ی شهدا را مشاهده کردند که در زیر سم اسب ها لگدکوب شده ‏بود فریاد بر آورده و بر صورت خود لطمه می زدند(۱).

بعضى نقل کرده‏ اند که: بنى امیه بدن امام حسین (ع) و اصحابش را روى زمین گذاردند و زنان را از روى عمد و عناد بر شهیدان آل رسول (ص) عبور دادند، و چون ام کلثوم بردارش حسین (ع) را مشاهده کرد که روى زمین افتاده و آغشته به خاک و خون و عریان است، خود را از بالاى شتر بر زمین افکند و بدن برادر را در آغوش گرفت(۲).
قرْه بن قیس تمیمى مى‏گوید: بخـدا قـسم فراموش نمى کنم هنگامیکه زینب دختر على را که بر حسین نوحه سرائى مى کرد با حالتى افسرده و قلبى شکسته و صداى محزون فریاد مـى کرد(۳)، بخدا سوگند که بیقراری ها و سخنان زینب هر دوست و دشمنى را به گریه واداشت(۴).

حضرت زینب سلام الله علیهاسخن حضرت زینب (س) با خداوند
حضرت زینب (س)
دستهاى خود را در زیر پیکر مقدس امام حسین (ع) برد و به طرف آسمان بالا آورد و گفت:
«الهى تقبّل منّا هذا القربان».

«خداوندا! این قربانى را از ما قبول کن!»(۵)

سخن حضرت زینب (س) با پیامبر (ص)
پس با زبان پر گله آن بضعْ البتول
رو کرد به مدینه که یا ایها الرسول

وا مـحمـداه صلّى عـلیک مـلیک السّمـاء
اى مـحمـد که درود پروردگار خدا بر تو باد، هذا حسین مـرمـل بالدمـاء مـقـطع الاعضاء،
این حسین تو است که به خون آغشته و اعـضایش قـطعـه قـطعـه گـشتـه است
ادامه نوشته

قد بلندترین دخترهای جهان

قد بلندترین دخترهای جهان که باعث تعجب و حیرت همگان شده است ، نام این دختر "ماروادن اندرسون" است که در جامائیکا به دنیا آمد ، و به دلیل داشتن قد بسیار بلند خیلی زود شناخته شد و دوستان زیادی پیدا کرد.

این دختر جامائیکایی که تنها 15سال سن دارد دارای قدی به بلندی 2 متر و 11سانتی‌متر است و این درحالیست که همچنان رشدش ادامه خواهد داشت.

دوستان عزیز، مطمئن باشید در آینده از این دختر شگفت انگیز بیشتر خواهید شنید چرا که "ماروادن "مدتی است که ورزش بسکتبال را آغاز کرده و مربیان او از پیشرفتش شگفت زده شده‌اند ، و در حال حاضر در یکی از دبیرستان‌های نیوجرسی مشغول تحصیل است.و معلمش  اعلام کرده که در آینده‌ای نه چندان دور شاهد یک فوق ستاره در بسکتبال خواهیم بود.

یک سوال از شما عزیزان؟

زنان حسودند يا مردان ؟

خیانت


وقتی بدیگری خیانت میکنیم شانس پنهان کردن انرا داریم
وقتی بخود خیانت میکنیم هرگز موفق بدین کار نمیشویم

امام حق پرستان علی (ع)



روایتی از مولای متقیان امیر المومنین علی (ع) است .
روایت چنین نقل گشته است که روزی مولا علی (ع) شمشیر مبارکشان را گم میکنندو ان را در بازاردردست یک فرد مسیحی میابند.بنابراین به طرف ان شخص رفته وبه او میگویند این شمشیر که از ان توست متعلق به من است.ان شخص مسیحی منکر گفته حضرت میشود وشمشیر را متعلق به خود میداند.بعد از اینکه حضرت میبینند که او حاضر نیست شمشیر را به ایشان برگرداند، شکایت خود را به قاضی وقت می برند.قاضی نیز هر دو را به حضورخود می طلبد.
قاضی رو به مرد مسیحی میکند ومی گوید:این شخص یعنی مولا علی (ع) مدعیست که این شمشیر متعلق به اوست،حال در این مورد چه جوابی داری،ایا این شخص راست میگوید. ان مردمسیحی منکر ادعای مولا شده ودر جواب قاضی میگوید: که خیر واین شمشیرمتعلق به من میباشد. قاضی رو به سوی مولا کرده ومیگوید ایا تو دراثبات ادعای خود دلیلی هم داری که ثابت کند این شمشیر متعلق به تو میباشد. مولا در جواب سئوال قاضی میگویند:خیر دلیلی برای اثبات ادعایم ندارم بنابراین قاضی نیز ادعای حضرت را رد نموده وفرد متهم را تبرعه مینماید. حضرت امیر(ع) نیز بدون هیچ اعتراض و شکوه وشکایتی جلسه را ترک می نمایند.

این کار حضرت مورد توجه وهمچنین باعث حیرت مرد مسیحی میشود چرا که خلافت مسلمین در ان زمان در دستان حضرت امیر المومنین علی (ع) بود وبنابراین نصب وعذل قضات نیز از اختیارات خلیفه مسلمین می بود، او از چنین عدل وعدالتی درحکومت مولا خرسند میشود و بلافاصله به سوی ان حضرت میرود و میگوید:الحق که این شمشیر متعلق به شماست نه من ! تنها این شمشیرلایق فردی مانند شماست! وچنین میباشد حکومتداری عادلین و صالحین،ان مرد مسیحی نتنها شمشیر را به مولای متقیان باز میگرداند بلکه همانجا دین مبین اسلام را با اغوش بازوقلبی متمعن پذیرفت. یکی از اهداف های ان حضرت در زمان حکومت داری شان اجرای عدالت و برابری تک تک افراد در برابرقانون اسلامی بود.ایشان برابری وبرادری را خصوصیت یک حکومت عادل میدانستند. بلی وقتی صحبت از حکومت اسلامی ویا حاکم اسلامی میشود و از عدل وداد وبرابری صحبت میکنیم نمونه بارز ومثال زدنی ان را میتوان به حکومت کوتاه اما پر از درس ایمان ووارستگی ان حضرت نام برد. ایشان عدالت را تنها به عنوان یک شعار مطرح نکرده اند بلکه در این راه همت بسیارنیز گماردند حتی خود رانیز معصون ندانسته وهیچ مصلحتی را واجب تر ازاحقاق حقوق برابر برای همه انسانها قائل نمی بودند.

لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار

غبار سرمه

نسیم شانه‌کند زلف موج دریا را
غبار سرمه دهد چشم‌کوه و صحرا را
ز زخم ارهٔ دندان موج ایمن نیست
گهر به دامن راحت چسان‌کشد پا را
لبش به حلقهٔ آغوش خط بدان ماند
که خضرتنگ به برمی‌کشد مسیحا را
عدمسرای دلم کنج عزلتی دارد
که راه نیست در او وهم بال عنقا را
حدیث نرم نمی‌آید از زبان درشت
شرار خیز بود طبع سنگ خارا را

ذکر و یاد خدا



هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظر است
عشقبازی دگر و نفس پرستی دگر است
نه هر آن چشم که بیند که سیاه است و سپید
یا سپیدی ز سیاهی بشناسد بصر است

هرکس هرچه لایق

خدا آن روز که دنیا را نهاده
به هرکس هرچه لایق بوده داده
به بلبل ناله مستانه داده
به طاووس جعبه شاهانه داده
به جغد هم در خرابه لانه داده
به شیر هم قدرت مردانه داده
به من هم نازنین مثل تو داده

پسر ۱۹ساله کرجی مادر و خواهرش را کشت ؟

پسر ۱۹ ساله‌ کرجی که مادر و خواهر ۱۴ ساله‌اش را به طرز هولناکی به قتل رسانده بود، از سوی کارآگاهان جنایی اداره آگاهی ملارد دستگیر شد.
ساعت ۱۹ روز شنبه همین هفته پسر جوانی سراسیمه از خانه‌شان در سرآسیاب ملارد، خیابان دانش غربی بیرون آمد و فریاد زد کمکم کنید، مادر و خواهرم کشته شده‌اند. در پی فریادهای او، همسایه‌ها از خانه‌هایشان بیرون آمدند و پسر جوان را که وحشت‌زده بود، آرام کردند و خواستند وارد ساختمان شوند، اما پسر جوان که پیمان نام داشت، مانع از ورودشان شد. در همین موقع یکی از همسایه‌ها با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ ملارد کرج تماس گرفت و موضوع را خبر داد. دقایقی پس از این حادثه، ماموران کلانتری ملارد عازم محل شدند و با مشاهده جسد زن صاحبخانه و دختر ۱۴ ساله‌اش معصومه، با هماهنگی قضایی اجساد را به پزشکی قانونی منتقل کردند. همچنین پسر خانواده (پیمان) را برای تحقیقات به اداره جنایی پلیس آگاهی ملارد انتقال دادند.

 

عوض کردن لباس قاتل، او را لو داد
ماموران در تحقیق از همسایه‌ها متوجه شدند زن صاحبخانه به نام ملاحت به بیماری ام‌اس مبتلا بوده و پسرش پیمان به عناوین مختلف با مادرش درگیری داشته است. روز حادثه نیز همسایه‌ها صدای مشاجره و درگیری آنها را شنیده‌اند و پس از فریادهای کمک‌خواهی پیمان، او را در خیابان با لباس خون‌آلود دیده‌اند، اما او به محض حضور ماموران، لباسش را عوض کرده است. با اطلاعات به دست آمده از همسایه‌ها، ماموران به یقین رسیدند پیمان در مرگ ۲ عضو خانواده‌اش نقش دارد.

کشف لباس قاتل در محل حادثه
ماموران با هماهنگی بازپرس مسلمی، رئیس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب ملارد، محل حادثه را بررسی و لباس خون‌آلود پسر خانواده را کنار پمپ آب پیدا کردند. پیمان ـ متهم جوان ـ بازجویی شد و ادعا کرد، وقتی به خانه بازگشته، با اجساد مادر و خواهرش رو‌به‌رو شده است. با این حال تحقیق از او ادامه یافت تا این که او روز گذشته به این جنایت هولناک اعتراف کرد.

اعتراف به جنایتی هولناک
متهم ۱۹ ساله در اظهاراتش به پلیس گفت: من همیشه با مادرم اختلاف داشتم. مدتی پیش در پی علاقه به دختری، تصمیم به ازدواج گرفتم. اما خانواده‌ام مخالفت می‌کردند. مادرم می‌گفت باید ادامه تحصیل داده و خدمت سربازی‌ام را به پایان برسانم و بعد از آن کاری برای خود پیدا کنم. اما من بدون توجه به این حرف‌ها، مدام با مادرم درگیر می‌شدم.
متهم جوان درباره روز جنایت گفت: آن روز مثل همیشه با مادر و خواهرم درگیر شدم. مادرم خواست آرام شوم، اما من در اوج عصبانیت ابتدا ضربه‌ای به سر مادرم زدم که بد حال شد و زمین افتاد. خواهرم به شدت ترسیده بود و جیغ می‌زد. به سمت مادرم آمد تا او را نجات دهد که او را داخل حمام انداخته و در حمام را قفل کردم. در این هنگام از آشپزخانه چاقویی برداشته و با آن چند ضربه به مادرم زدم. او التماس می‌کرد رهایش کنم و فقط فریاد زد خدایا به دادم برس.
متهم گفت: دقایقی بعد صدای ناله‌های مادرم خاموش شد. خواهرم به در حمام می‌کوبید تا بیرون بیاید و مادرمان را نجات دهد. در همین موقع در حمام را باز کرده و او را به درون یکی از اتاق‌ها پرت کردم و پس از کتک زدن، با همان چاقو ضربه‌هایی به او زدم. خواهرم با التماس می‌خواست رهایش کنم، اما من سنگدل او را هم کشتم. با صحنه‌سازی می‌خواستم از محل حادثه فرار کنم، اما خون آن دو بی‌گناه دامن مرا گرفت. متهم با قرار قانونی از سوی بازپرس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب ملارد روانه زندان شد.
تحقیقات تکمیلی از او ادامه دارد تا طی چند روز آینده صحنه جنایت را بازسازی کند.

خواهر ۱۴ ساله ام را در یک لحظه کشتم
در پی این حادثه با این متهم ۱۹ ساله گفت‌وگو کرده ایم که می‌خوانید.

به چه اتهامی دستگیر شده‌ای؟
پس از چند لحظه سکوت می‌گوید، قتل مادر و خواهر ۱۴‌ساله‌ام. هنوز باور نمی‌کنم آنها را در یک لحظه کشته‌ام.

از شب حادثه بگو؟
روز حادثه پس از مشاجره با مادرم او و خواهرم را به طرز هولناکی کشتم.با صحنه‌سازی به خیابان آمده و ادعا کردم آنها کشته شده‌اند. لباس خون‌آلودم را نیز پنهان کردم.

آیا بر سر موضوع خاصی با خانواده‌ات اختلاف داشتی؟
من سرباز هستم و سواد درست و حسابی ندارم. مدتی بود دلبسته دختری شده و قصد ازدواج با او را داشتم، اما خانواده به خصوص مادرم با این وصلت مخالفت می‌کردند. همین موضوع باعث اختلاف‌هایمان شده بود. مادرم بیماری ام‌اس داشت و به جای این که من غمخوار او باشم، جان وی و خواهر بی‌گناهم را گرفتم.

اکنون چه احساسی داری؟
دچار عذاب وجدان شده‌ام و هر لحظه از خدا مرگ می‌خواهم. چگونه به چشمان پدرم نگاه کنم، به مادربزرگ، خاله و دایی‌ام چه بگویم. من مستحق مرگ هستم. از دادگاه می‌خواهم هر چه زودتر مرا اعدام کنند، دیگر حاضر به ادامه این زندگی نیستم.

سوال این هفته ما در مورد زندگی‌

زندگی‌ ما بر اساس چه بنیان بر پا شده شما زندگی‌ را چه میدانین 
نظری  شما عزیزان مورد قدر دانی میشود
با آرزوی  موفق شما عزیزان

داستان حموم رفتن حاج خانم

یه روز یه خانوم حاجی بازاری خونه ش رو مرتب کرده بود و دیگه می خواست بره حمام که ترگل ورگل بشه . تازه لباس هاش رو در آورده بود و می خواست آب بریزه رو سرش که شنید زنگ در خونه رو می زنند.

تند و سریع لباسش رو می پوشه و میره دم در و می بینه که حاجی براش توسط یکی از شاگردهاش میوه فرستاده بوده. دوباره میره تو حمام و روز از نو روزی از نو که می بینه باز زنگ در رو زدند. باز لباس می پوشه میره دم در و می بینه اینبار پستچی اومده و نامه آورده.

بار سوم که می ره تو حمام، دستش رو که روی دوش می ذاره ، باز صدای زنگ در رو می شنوه. از پنجره ی حمام نگاه می کنه و می بینه حسن آقا کوره ست. بنابراین با خیال راحت همون جور لخت میره پشت در و در رو برای حسن آقا باز می کنه.

حاج خانوم هم خیالش راحت بوده که حسن آقا کوره، در رو باز می کنه که بیاد تو چون از راه دور اومده بوده و از آشناهای قدیمی حاج آقا و حاج خانوم بوده. درضمن حاج خانوم می بینه که حسن آقا با یه بسته شیرینی اومده بنده خدا.

تعارفش میکنه و راه میافته جلو و از پله ها میره بالا و حسن آقا هم به دنبالش.

همون طور لخت و عریون میشینه رو کاناپه و حسن آقا هم روبروش. میگه: خب خوش اومدی حسن آقا. صفا آوردی! این طرفا؟

حسن آقا سرخ و سفید میشه و جواب میده: والله حاج خانوم عرض کنم خدمتتون که چشمام رو تازه عمل کردم و اینم شیرینیشه که آوردم خدمتتون

تشخیص آب سالم، آسان شد

استفاده از دستگاهی برای سنجش کیفیت آب که مردم عادی می‌توانند از آن استفاده کنند، می تواند باعث کاهش ابتلا به بیماری‌هایی نظیر وبا شود.

این دستگاه که نامش واتر کاناری یا قناری آبی است به سرعت آب را آزمایش می‌کند و درباره وجود بیماری‌های احتمالی در آن هشدار می‌دهد.

این دستگاه همچنین اطلاعات به دست آمده از آزمایش را به یک بانک اطلاعاتی در اینترنت منتقل می‌کند که دانشمندان می‌توانند از طریق آن نقطه آغاز، منطقه و مسیر شروع یک بیماری واگیردار را بررسی کنند.

این دستگاه در همایش تکنولوژی، تفریح و طراحی، TED، در ادینبورگ رونمایی شد و دانشمندان ابراز امیدواری کردند که بتوانند این دستگاه را روزی به طور مجانی در اختیار مردم قرار دهند.

بنا بر گزارش‌های سازمان بهداشت جهانی، هر سال سه میلیون نفر در جهان براثر ابتلا به بیماری‌هایی که از آب آلوده ناشی می‌شود جان خود را از دست می‌دهند.

سونار لوترا، یکی از بنیانگذاران TED، درباره اهمیت این دستگاه گفت:‌"در حال حاضر آزمایش آب زمان زیادی می‌برد و هزینه انجام این آزمایش زیاد است و تا کنون آب زمانی آزمایش می‌شد که دیر شده بود."

به گفته آقای لوترا: "هنگامی که وبا در هاییتی فراگیر شد به هیچ وجه این امکان وجود نداشت که بتوان سرعت گسترش بیماری را تعیین کرد."

این دستگاه با استفاده از تکنولوِژی طیفی، آب را هم از نظر میکروبیولوِژی و هم از جنبه شیمیایی آزمایش می‌کند و به سرعت با استفاده از چراغ قرمز یا سبز نشان می‌دهد که آیا این آب قابل خوردن است یا نه.

آقای لوترا امیدوار است که بتوان هزینه ساخت این دستگاه را به زیر صد دلار کاهش داد. با این حال انتظار دارد مصرف کننده نهایی قیمت بسیار کمتری برای خرید آن پرداخت کند.

او گفت: "ایده‌آل این است که ما آن را مجانی دراختیار مردم قرار دهیم، چرا که اطلاعات به دست آمده از این دستگاه بسیار ارزشمند است."

این دستگاه می‌تواند از طریق هر شبکه بی سیم موجود، جواب آزمایش را همراه با موقعیت جغرافیایی محل آزمایش به یک بانک اطلاعاتی بفرستد.

آقای لوترا گفت:‌"ما اطلاعات هزاران دستگاه دریافت می‌کنیم و براساس آن موقعیت بیماری را بررسی می‌کنیم. هدف این پروِژه جمع آوری این اطلاعات به صورت همزمان و بهبود شرایط زندگی مردم از طریق این اطلاعات است."

چنین اطلاعاتی برای دولت‌ها درسراسر جهان، برای کنترل بیماری‌های واگیردار و جلوگیری از بحران‌های انسانی، بسیار ارزشمند است.

آقای سونار می‌گوید هر سال تعداد کسانی که براثر بیماری‌های ناشی از آب آلوده جان خود را از دست می‌دهند از شمار کسانی که در جنگ کشته می‌شود بیشتر است، اما هنوز توافقی درباره یک روش واحد برای آزمایش آب حاصل نشده است.

او گفت:‌"روش‌های مختلفی برای اندازه‌گیری آب وجود دارد. این دستگاه می‌تواند به رسیدن به یک تصمیم واحد برای تعیین مشخصات آب سالم کمک کند."

این دستگاه نتیجه پروِژه‌ای است که در رشته "ارتباط تعاملی از راه دور" در دانشگاه نیویورک شروع شد. تمرکز این رشته طراحی تکنولوژی‌هایی است که برای انسان‌ها طراحی می‌شود.

آقای لوترا امیدوار است دستگاه تا سال آینده برای استفاده آماده باشد، اما او از دادن تاریخی دقیق خودداری کرد.

او گفت: "بسیاری از شرکت‌ها هستند که قول‌هایی می‌دهند که نمی‌توانند برآورده کنند. ما نمی‌خواهیم به مردم بگوییم که در تاریخ مشخصی می‌توانند این دستگاه را داشته باشند اما بعد آنها را ناامید کنیم."

آلمان مجسمه ابوالهول را به ترکیه بر می‌گرداند

وزارت فرهنگ آلمان تصمیم گرفته است که مجسمه باستانی ابوالهول، منسوب به خرابه‌های هاتوشا را به ترکیه بازگرداند.

طبق توافقی که روز جمعه (۱۳ مه) در برلین بین کارشناسان آلمان و ترکیه به عمل آمد، مجسمه ابوالهول به زودی به ترکیه منتقل خواهد شد.

وزارت فرهنگ آلمان این توافق را "اقدامی در جهت تحکیم دوستی آلمان و ترکیه" خواند.

وزارت فرهنگ ترکیه نیز پس گرفتن "ابوالهول هاتوشا" را یک "پیروزی تاریخی" دانست.

ارطغرل گونای، وزیر فرهنگ ترکیه اخیرا تهدید کرده بود که اگر آلمان تا ماه ژوئن این مجسمه باستانی را به ترکیه پس ندهد، از ادامه فعالیت‌های باستان‌شناسی در ترکیه محروم خواهد شد.

مجسمه چهار هزار ساله ابوالهول از سال ۱۹۳۴ در موزه پرگامون برلین نگهداری می‌شود.

مجسمه ابوالهول هاتوشا در سال ۱۹۰۷ طی کاوش‌های باستان‌شناسان آلمانی در منطقه آناتولی کنونی کشف شد. در آن زمان امپراتوری عثمانی بر "آسیای صغیر" مسلط بود و دولت کنونی ترکیه هنوز تأسیس نشده بود.

این مجسمه به همراه مجسمه کوچکتر "هیکلی با کلۀ شیر" در سال ۱۹۱۵ برای تعمیر و بازسازی به برلین منتقل شد. در سال ۱۹۲۵ مجسمه کوچکتر به ترکیه برگشت، اما مجسمه ابوالهول در آلمان باقی ماند و به موزه پرگامون سپرده شد.

دولت ترکیه مقامات آلمان را متهم می‌کرد که بدون هیچ دلیل موجه حقوقی مجسمه را نزد خود نگاه داشته‌اند. دولت ترکیه از سال ۱۹۳۴ رسما عودت ابوالهول (هاتوشا) را درخواست کرد، اما مقامات آلمانی به این تقاضا توجه نمی‌کردند.

مقامات آلمان همواره نگران بودند که بازگرداندن مجسمه ابوالهول به ترکیه باب تقاضاهای دیگر را باز کند، از جمله تندیس معروف ملکه نفرتی‌تی که در موزه باستان شناسی برلین نگه داری می‌شود، و مصر خواهان پس گرفتن آن است.

قطعه‌ای از "میراث بشری"

خرابه‌های هاتوشا (هاتوسا یا خاتوشا و عربی حاتوشا) پایتخت امپراتوری باستانی هیتی بود که از دو هزار سال پیش از میلاد مسیح در آسیای صغیر (ترکیه کنونی) سکونت داشتند. این منطقه امروزه در نزدیکی بغازکوی (بغازقلعه کنونی) در استان چروم واقع است.

به نظر مؤرخان هیتی‌ها قومی آریایی بودند و زبان آنها از شاخه هند و اروپایی بوده که از بین رفته است.

از دوران هیتی‌ها آثار باستانی فراوانی باقی مانده که در سراسر قلمرو آناتولی پراکنده است.

بنیاد یونسکو، بازوی فرهنگی سازمان ملل متحد، حدود ۲۵ سال پیش خرابه‌های باستانی هاتوشا را جزو میراث بشری شناخت.

هالیوود با بالیوود همکاری می‌کند

دو مرکز بزرگ صنعت سینمای جهان در آمریکا و هند توافقی برای بالا بردن تولید و پخش و همکاری‌های تجاری امضا کردند.

هالیوود و بالیوود دو پایگاه بزرگ سینما هستند که بیشترین فیلم‌های تجاری را در جهان تولید می‌کنند.

یکی از اهداف این توافق بالا بردن تولید محصولات مشترک و ترغیب فیلم‌سازان هندی به کار و فعالیت در آمریکاست.

نشریه "انجمن صنعت سینمای آمریکا" در آخرین شماره نشریه خود خبر داد که این توافق میان شهر لس‌آنجلس، مرکز سینمای هالیوود، و نمایندگی سینمای هند در این شهر صورت گرفته است.

بوبی بدی، سرپرست هیئت هندی که در مذاکرات دو طرف شرکت داشت، گفت: "هند همواره شیفته هالیوود بوده است و قرارداد همکاری ما را به هم نزدیک می‌کند تا بهترین ایده‌ها و تجارب مثبت خود را در صنعت سینما به مشارکت بگذاریم."

او افزود که فیلمسازان هند مایل هستند فعالیت خود را در شهر لس‌انجلس گسترش دهند.

آنتونیو ویلاریگوسا، شهردار لس‌انجلس، گفت: "سال گذشته، سینمای هند هفت فیلم در لس‌آنجلس تولید کرد و این میزان حتما به زودی بیشتر خواهد شد."

استودیوها و شرکت‌های فیلم‌سازی هند و کالیفرنیا در چند سال گذشته در رشته‌ای از فعالیت‌ها و تولیدات همکاری داشتند.

در سال ۲۰۰۸ استودیو هالیوودی "دریم‌ورکز" که استیون اسپیلبرگ یکی از پایه‌گذاران آن است، با یکی از مؤسسات بزرگ تولید فیلم بالیوود توافق همکاری امضا کرد.

در آغاز سال جاری دو مرکز تولید فیلم متعهد شدند که به طور مشترک علیه پخش و نمایش غیرقانونی تولیدات سینمایی اقدام کنند.

در ماه مارس گذشته دو مرکز بزرگ صنعت سینما توافق کردند که در رعایت حق امتیاز آثار سینمایی (کپی رایت) همکاری داشته باشند.

صنعت سینمای هند در قاره آسیا حرف اول را می‌زند و در کشورهای منطقه محبوبیت فراوانی دارد.

در برابر عنوان هالیوود، مرکز سینمای آمریکا در لس‌انجلس، کارخانه رؤیاسازی هند بالیوود خوانده می‌شود و مرکز اصلی آن در بمبئی (مومبای) است.

در بالیوود سالانه میان هزار تا ۱۲۰۰ فیلم سینمایی برای بازار ملی و بین‌المللی تولید می‌شود.

در بالیوود نیز مانند هالیوود چند کمپانی بزرگ بر بازار مسلط هستند و سیستم "ستاره‌سازی" رواج دارد.

اعتراضی در برابر سفارت ایران در کابل

صدها نفر در کابل در برابر سفارت ایران دست به تظاهرات اعتراضی زده و علیه اقدامات دولت ایران شعار داده اند.

روز پنجشنبه، 16 ثور/اردیبهشت (6 مه) برای دومین بار در یک هفته اخیر، گروهی از شهروندان افغانستان با اجتماع در برابر سفارت ایران در کابل آنچه را که بدرفتاری حکومت ایران با پناهجویان افغان در آن کشور می دانند مورد انتقاد قرار داده اند.

تظاهرکنندگان شعارهای تندی علیه ایران سر دادند و از مقامات دولتی ایران خواستند تا "اعدام" پناهجویان افغان را متوقف کنند.

هفته گذشته نیز گروهی از شهروندان افغانستان با برپایی تظاهراتی در برابر سفارت ایران در کابل، به دادن شعارهایی علیه دولت ایران مبادرت کرده بودند.

تظاهرکنندگان در روز پنجشنبه که شمار قابل توجهی زن نیز در میان آنان دیده می شدند، در شعارهای خود "استبداد، چه در کابل، چه در تهران" را محکوم کردند.تظاهرات پنجشنبه کابل

در این تظاهرات، تصاویر مقامات ایرانی به آتش کشیده شد و در چند مورد، بین تظاهرکنندگان و ماموران انتظامی اطراف سفارت درگیری های مختصری روی داد.

اعتراض در افغانستان علیه دولت ایران اعتراضها پس از آن شدت آغاز شد که گزارشهایی در مورد اعدام شماری از پناهجویان افغان در ایران انتشار یافت.

هنوز دولت ایران در مورد این اعدام ها اظهار نظری نکرده، اما دولت افغانستان گفته است که که شش نفر از پناهجویان افغان اخیرا در ایران اعدام شده اند.

در همانحال، برخی از اعضای مجلس نمایندگان افغانستان آمار اعدام شدگان افغان در ایران را به مراتب بیشتر از این خوانده اند.

سفارت افغانستان در تهران مشخص نکرده است که آیا در مورد بازداشت، تشکیل پرونده، محاکمه و مجازات شهروندان آن کشور در ایران اطلاعاتی دریافت می کرده و آیا امکان ارائه خدمات کنسولی به متهمان، از جمله اعزام نماینده به جلسات محاکمه را داشته است یا نه.

پس از تظاهرات هفته پیش در کابل، وزارت امور خارجه ایران با احضار کاردار سفارت افغانستان در تهران، نسبت به آنچه که "تحرکات مشکوک" علیه ایران در افغانستان می خواند رسما اعتراض کرد.

به گزارش وزارت خارجه ایران، مدیرکل آسیای غربی این وزارتخانه در ملاقات با کاردار سفارت افغانستان، تحرکات اخیر علیه ایران در افغانستان را "مشکوک" دانست و "نسبت به اظهارات غیرسازنده برخی مسئولان افغان که استناد به اخبار بنگاه های دروغ پراکنی صورت گرفته است، ابراز نگرانی کرد."

رادیو دولتی ایران با پخش این گزارش افزوده است که اخیرا برخی از مطبوعات افغانستان با استناد به "اخبار اغراق آمیز، جعلی و بی پایه و اساس" درباره برخورد با آوارگان افغان مقیم ایران، علیه کشورمان جنجال رسانه ای به راه انداخته اند."

در مقابل، وزارت خارجه افغانستان اخیرا اعلام کرد که نسبت به چگونگی برگزاری جلسات دادگاه و روند رسیدگی قضایی به پرونده متهمان افغان در ایران نگران است.

مقامات افغان گفته اند تحقیق خواهند کرد تا اطمینان یابند روند محاکمه متهمان افغان عادلانه و منطبق با قواعد دادرسی بوده است.

اتهام بیشتر افغانهایی که در ایران زندانی هستند به موضوع قاچاق مواد مخدر ارتباط دارد.

وزارت خارجه افغانستان می گوید ایران و افغانستان توافق نامه ای را امضا کرده اند که بر اساس، هر یک از دو طرف ملزم شده است طرف دیگر را از اجرای احکام قضایی علیه شهروندان آن آگاه سازد.

غذاهای چرب 'حافظه را تقویت می کند'

مطالعه ای تازه در آمریکا حاکیست که مصرف غذاهای چرب می تواند به تقویت حافظه کمک کند.

تیمی از محققان دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در اِرواین کشف کرده است که اسیدهای اولیک موجود در چربی، در معده تبدیل به یک عامل تقویت کننده حافظه می شود.

آنها امیدوارند که این یافته که نتایج آن در نشریه "اقدامات آکادمی ملی علوم" چاپ شده است بتواند به کشف راهی تازه برای رفع مشکلات مربوط به حافظه منجر شود.

هم اکنون آزمایش داروهایی که رفتار این ترکیب را به نمایش می گذارد برای کنترل چربی خطرناک تریگلیسیرید در جریان است.

شواهد نشان می دهد که میزان بالای اولیوتنالامید یا "OEA" می تواند اشتها را کم کند، به کم شدن وزن منجر شود و کلسترول خون را همراه با میزان تریگلیسیرید پایین آورد، که آن را به گزینه ای جذاب به عنوان یک قرص رژیمی بدل می کند.

حافظه ساز

دکتر دانیل پیوملی و تیم او کشف کردند که "او ای اِی" همچنین با فعال کردن علائم تقویت کننده حافظه در بخش آمیگدالا - بخشی از مغز که به تشکیل خاطرات از حوادث عاطفی مربوط می شود - باعث می شود خاطرات در مغز ذخیره شوند.

وقتی آنها این ماده را به موش ها دادند، قدرت حافظه آنها را در دو آزمایش مختلف بهبود بخشید - دویدن در یک هزارتو و پرهیز از یک تجربه بد.

و هنگامی که آنها "او ای اِی" را با کمک یک دارو مسدود کردند، عملکرد آنها در این آزمایش ها ضعیف تر شد.

دکتر پیوملی گفت که یک توضیح تکاملی برای این نقش "او ای اِی" وجود دارد.

وی گفت: "به نظر می رسد که او ای اِی با کمک به پستانداران برای به یاد آوردن اینکه کجا و چه زمانی یک غذای چرب خورده اند، یک ابزار مهم تکاملی برای انسان های اولیه و سایر حیوانات بوده است."

وی افزود: "به یاد آوردن محل و شرایط حاکم بر مصرف غذای چرب احتمالا یک مکانیسم مهم برای بقای انسان های اولیه بوده است."

اما وی گفت که این ممکن است همیشه مفید نباشد. درحالی که او ای اِی به حس سیری پس از مصرف غذا کمک می کند، اما می تواند باعث عادت به خوردن غذاهای چرب شود و به چاقی مفرط منجر شود.

ربکا وود مدیر "ای آر تی" (Alzheimer's Research Trust) گفت: "این تحقیقی جالب است و درک ما را از تاثیری که رژیم غذایی می تواند بر فعالیت مغز داشته باشد افزایش می دهد."

وی افزود: "درحالی که این مطالعه حاکیست که غذاهای چرب می تواند به تشکیل خاطرات بلند مدت کمک کند، یک رژیم متوازن سالم هنوز بهترین اندرز برای کاهش خطر ضعف قوای مغزی است."

دورانه شيرين

آسمان كبود

بهارم دخترم از خواب برخيز
شكر خندي بزن و شوري برانگيز
گل اقبال من اي غنچه ي ناز
بهار آمد تو هم با او بياميز
***
بهارم دخترم آغوش واكن
كه از هر گوشه، گل آغوش وا كرد
زمستان ملال انگيز بگذشت
بهاران خنده بر لب آشنا كرد
***
بهارم، دخترم، صحرا هياهوست
چمن زير پر و بال پرستوست
كبد آسمان همرنگ درياست
كبود چشم تو زيبا تر از اوست
***
بهارم، دخترم، نوروز آمد
تبسم بر رخ مردم كند گل
تماشا كن تبسم هاي او را
تبسم كن كه خود را گم كند گل
***
بهارم، دخترم، دست طبيعت
اگر از ابرها گوهر ببارد
و گر از هر گلش جوشد بهاري
بهاري از تو زيبا تر نيارد
***
بهارم، دخترم، چون خنده ي صبح
اميدي مي دمد در خنده تو
به چشم خويشتن مي بينم از دور
بهار دلكش آينده ي تو !

گلولۀ نادان

 قاتلی برای کشتن وزیری کمر بسته بود و می خواست در پیش روی مردم مغز وزیر را پاشان کند. بعد از تلاش بسیار، روزی در مقابل دفتر وزیر تفنگچه اش را بر شقیقۀ او گذاشت و فیر کرد.

پاسبانان، قاتل وزیر را گرفتند و می خواستند که وزیر را با شتاب به شفاخانه ببرند، اما وزیرعطسه یی زد و با کلۀ سوراخ شده از جایش بلند شد؛ گویا که خاری در پایش نخلیده باشد. همکاران دور و پیش وزیر،در چاه حیرت افتاده بودند و زبان های شان را می گزیدند.

وزیر به دفترش برگشت. دو سال از این روی داد گذشت. روزی وزیر در دفترش بیهوش شد، او را با شتاب به شفاخانه بردند، بعد از انجام عمل جراحی مرمی را از سرش بیرون کشیدند و وزیر به هوش آمد.

این حادثه به گوش خبرنگاران رسید، همه به سوی داکتر مؤظف هجوم آوردند و از او پرسیدند:

ـ جناب پروفیسور، لطفاً توضیح بدهید که، در دو سال گذشته این مرمی، درداخل کلۀ وزیرچه می کرد؟

داکترگفت:

ـ هیچ، این مرمی نادان، به دنبال مغز وزیر صاحب می گشت.

احسان الله سلام

نادر شاه افشار

كلات نادر

زندگینامه و بیوگرافی مختصری نادر شاه افشار
نادر شاه افشار از ایل افشار بود او از مشهورترین پادشاهان ایران بعد از اسلام است ، ابتدا نادر قلی یا ندرقلی نامیده می شد موقعی که افغانها و روس ها و عثمانی ها از اطراف بایران دست انداخته بودند و مملکت در نهایت هرج و مرج بود یکعده سوار با خود همراه کرد و به طهماسب صفوی که کین پدر برخواسته بود همراه شد فتنه های داخلی را خواباند افغانها را هم بیرون ریخت ، شاه طهماسب صفوی از شهرت و اعتبار نادر در بین مردم دچار رشک و حسادت گشت و برای نشان دادن قدرت خود با لشکری بزرگ به سوی عثمانی تاخت و در آن جنگ هزاران سرباز ایرانی را در جنگ چالدران بدلیل عدم توانایی به کشتن داد و خود از میدان جنگ گریخت نادر با سپاهی اندک و خسته از کارزار از مشرق به سوی مغرب ایران تاخت و تا قلب کشور عثمانی پیش رفت و سرزمینهای بسیاری را به خاک ایران افزود و از آنجا به قفقاز تحت اشغال روس ها رفت که با کمال تعجب دید روسها خود پیش از روبرو شدن با او پا به فرار گذاشته اند در مسیر بر گشت در سال 1148 در دشت مغان در مجلس ریش سفیدان ایران از فرماندهی ارتش استعفا نمود و دلیلش اعمال پس پرده خاندان صفوی بود . و خود عازم مشهد شد در نزدیکی زنجان سوارانی نزدش آمدند و خبر آوردند که مجلس به لیاقت شما ایمان دارد و در این شراط بهتر است نادر همچنان ارتش دار ایران باقی بماند و کمر بند پادشاهی را بر کمرش بستند . او  سه بار به هند اخطار نمود که افسران اشرف افغان را که حدودا 800 نفر بودند و در قتل عام مردم ایران نقش داشتند را به ایران تحویل دهد که در پی عدم تحویل آنها سپاه ایران از رود سند گذشتند و هندوستان را تسخیر نمود ند 800 متجاوز افغان را در بازار دهلی به دار زدند و بازگشتند و نادر شاه حکومت محمد گورکانی را به او بخشید و گفت ما متجاوز نیستیم اما از حق مردم خویش نیز نخواهیم گذشت محمد گورکانی بخاطر این همه جوانمردی نادر از او خواست هدیه ای از او بخواهد و نادر قبول نکرد و در پی اسرار او گفت جوانان ایران به کتاب نیازمندند سالها حضور اجنبی تاریخ مکتوب ما را منهدم نموده است  محمد گورکانی متعجب شد او علاوه بر کتابها جواهرات بسیاری به نادر هدیه نمود که بسیاری از آن جواهرات اکنون پشتوانه پول ملی ایرا ن در بانک مرکزی  است . 12 سال سطنت نمود و در سال 1160 بوسیله عده ای خائن  کشته شد . نکته قابل ذکر آنست که  او از 15 سالگی تا 25 سالگی بهمراه مادرش در بردگی ازبکان گرفتار بود و با مرگ مادرش از اردوگاه ازبکان گریخت و پس از آن با جوانان آزادیخواهی همپیمان شد ...در اینجا گزیده ای از سخنان نادر شاه افشار پادشاه ایران زمین را تقدیم می کنم :

نادر شاه افشار : میدان جنگ می تواند میدان دوستی نیز باشد اگر نیروهای دو طرف میدان به حقوق خویش اکتفا کنند .

نادر شاه افشار : سکوت شمشیری بوده است که من همیشه از آن بهره جسته ام .

نادر شاه افشار : تمام وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری  ابدی برای  کشورم کسب کنم .

نادر شاه افشار : باید راهی جست در تاریکی شبهای عصیان زده سرزمینم  همیشه به دنبال نوری بودم نوری برای رهایی سرزمینم از چنگال اجنبیان ، چه بلای دهشتناکی است که ببینی همه جان و مال و ناموست در

اختیار اجنبی قرار گرفته و دستانت بسته است نمی توانی کاری کنی اما همه وجودت برای رهایی در تکاپوست تو می توانی این تنها نیروی است که از اعماق و جودت فریاد می زند تو می توانی جراحت ها را التیام بخشی و اینگونه بود  که پا بر رکاب اسب نهادم به امید سرفرازی ملتی بزرگ .

نادر شاه افشار : از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت . جوانی که از آرمانهای بزرگ فاصله گرفت نه تنها کمک جامعه نیست بلکه باری به دوش هموطنانش است.

نادر شاه افشار : اگر جانبازی جوانان ایران نباشد نیروی دهها نادر هم به جای نخواهد رسید .

نادر شاه افشار : خردمندان و دانشمندان  سرزمینم ، آزادی اراضی کشور با سپاه من و تربیت نسلهای آینده با شما ، اگر سخن شما مردم را آگاهی بخشد دیگر نیازی به شمشیر نادرها نخواهد بود .


نادر شاه افشار : وقتی پا در رکاب اسب می نهی بر بال تاریخ سوار شده ای شمشیر و عمل تو ماندگار می شود چون هزاران فرزند به دنیا نیامده این سرزمین آزادی اشان را از بازوان و اندیشه ما می خواهند . پس با عمل خود می آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی تفاوت نبوده اند .و آنان خواهند آموخت آزادی اشان را به هیچ قیمت و بهایی نفروشند .

نادر شاه افشار : هر سربازی  که بر زمین می افتد و روح اش به آسمان پر می کشد نادر می میرد و به گور سیاه می رود نادر به آسمان نمی رود نادر آسمان را برای سربازانش می خواهد و خود بدبختی و سیاهی را ، او همه این فشارها را برای ظهور ایران بزرگ به جان می خرد پیشرفت و اقتدار ایران  تنها عاملی است که فریاد حمله را از گلوی غمگینم بدر می آورد و مرا بی مهابا به قلب سپاه دشمن می راند ...

نادر شاه افشار : شاهنامه فردوسی خردمند ، راهنمای من در طول زندگی بوده است .

نادر شاه افشار : فتح هند افتخاری نبود برای من دستگیری متجاوزین و سرسپردگانی مهم بود که بیست سال کشورم را ویران ساخته و جنایت و غارت را در حد کمال بر مردم سرزمینم روا داشتند . اگر بدنبال افتخار بودم سلاطین اروپا را به بردگی می گرفتم . که آنهم از جوانمردی و خوی ایرانی من بدور بود .

نادر شاه افشار : کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است .

نادر شاه افشار : هنگامی که برخواستم از ایران ویرانه ای ساخته بودند و از مردم کشورم بردگانی زبون ، سپاه من نشان بزرگی و رشادت ایرانیان در طول تاریخ بوده است سپاهی که تنها به دنبال حفظ  کشور و امنیت آن است .

نادر شاه افشار : لحظه پیروزی برای من از آن جهت شیرین است که پیران ، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادان ببینم .

نادر شاه افشار : برای اراضی کشورم هیچ وقت گفتگو نمی کنم بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست می آورم .

نادر شاه افشار : گاهی سکوتم ، دشمن را فرسنگها از مرزهای خودش نیز به عقب می نشاند .

نادر شاه افشار :کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهای فرو ریخته به قصد انتقام بیرون می آیند انتقام از خراب کننده  و ندایي از درونم می گفت برخیز ایران تو را فراخوانده است و برخواستم

 

رامين